فراتر از بودن

دسته بندی :برشی از یک کتاب 27 می 2021 1060
کافه رمان

فراتر از بودن

کتاب فراتر از بودن با این جمله‌ي کوبنده و طوفانی آغاز می‌شود كه «واقعه‌ی مرگ تو تمام وجود مرا از هم

پاشيد؛ تمام وجود به جز قلبم را.» اين جمله‌ در ابتدای کتاب باعث مي‌شود خوانند در همان اول متوجه شود

كه با یک داستان مفرح و شاد سر و كار ندارد و ذهن مخاطب را درگير مي‌كند. مخاطب مي‌تواند حدس بزند

كه كتابي كه در دستانش گرفته درباره‌ي فقدان، عشق، شور و تا حد بسيار زيادي حسرت است. داستان

فراتر از بودن  اين‌قدر روان است كه وقتي مخاطب كتاب را به‌دست مي‌گيرد، به راحتي نمي‌تواند آن را زمين بگذارد.

بوبن در اين كتاب از يك زن مي‌گويد . زنی با نام ژیسلن و با دقتی موشكافانه و استفاده از كلمات لطيف

و هم‌آوا رفتار‌هاي اين زن را در جزئي‌ترين ساعت‌هاي زندگي روزمره توصيف مي‌‌كند. خواننده‌ي كتاب همراه

نويسنده رفتار اين زن با فرزندانش در هنگام خريد براي خانه، در زمان حال و احوال با دوستان و آشنايانش دنبال مي‌‌كند.

در بخشی از فراتر از بودن می‌خوانیم

سال آخر زندگی‌ات بود که تصمیم گرفتی به کلمانس خواندن بیاموزی. در آن زمان، کلمانس سه ساله بود. کتاب‌ها را دوست داشت و همیشه در کتاب‌فروشی‌ها، قطورترین کتاب‌ها را انتخاب می‌کرد. یک روز دیدم، همه جا پر از کلمه است، کلمه‌هایی که دوبار نوشته شده‌اند، یک‌بار با حروف بزرگ و یک‌بار با حروف کوچک. روی در سالن، ک مقوای سفید بزرگ چسباده شده و نوشته بود: «در سالن» روی یخچال هم همین‌طور: «یخچال». به همین ترتیب در تمام اطاق‌ها، روی صندلی‌ها و بقیه‌ی جاها و این به بی‌نظمی خانه می‌افزود. بعنی حد اعلای بی‌نظمی که در تو بود…

مطالب زیر را حتما بخوانید:

قوانین ارسال دیدگاه در سایت

  • چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  • چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

لینک کوتاه:
0