معرفی کتاب سرگذشت ندیمه اثر مارگارت آتوود
آفرد، شخصیت اصلی رمان سرگذشت ندیمه و ندیمه ای در
جمهوری گیلیاد هست. او در درازا روز اجازه دارد یک بار منزل ی فرمانده
را ترک کند و پیاده به خواربارفروشی هایی برود که در تابلوهایشان
به جای به کار بردن کلمات، از تصاویر هستفاده شده هست
چرا که زنان، دیگر اجازه ی خواندن را ندارند. او ناچار هست که
ماهی یک بار با فرمانده همبستر شده و نیایش کند که از او
بچه دار شود، چرا که در دوره ی افول زاد و ولد، آفرد و دیگر
ندیمه های همانند او زمانی ارزش پیدا می کنند که قابلیت
باروری داشته باشند. آفرد سال های سابق را به یاد می آورد:
هنگامی که در کنار همسرش، لوک، حیات مناسب و عاشقانه
ای را می گذراند؛ هنگامی که با دخترش بازی و از او مراقبت
می کرد، هنگامی که شغلی داشت و پول خودش را درمی آورد
و می توانست از دانش و سواد بهره گیرد. اما اتفاقات به شکلی
رقم خورده اند که تمام ی این سال های مناسب به خاطراتی مبهم و در
حال فراموشی تبدیل شده اند …
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.